مهاجرت یک تغییر بسیار بزرگ در شرایط و سبک زندگی افراد است.
این تغییر سهمگین همیشه در راستای بهتر شدن شرایط زندگی مهاجران نیست و در برخی از موارد تفاوتهای فرهنگی فراوان محل زندگی فرد با مقصد مهاجرتی آن و یا تفاوت مقصد مهاجرتی با رویاها و تصورات افراد باعث افسردگی پس از مهاجرت شدید در میان مهاجران میشود.
البته تنها دلایل افسردگی بعد از مهاجرت، موارد ذکر شده نیست!
در این مطلب علائم و دلایل آن خواهیم شناخت و با برخی از روشهای پیشگیری از بروز این نوع افسردگی آشنا خواهیم شد.
جهت مشاوره رایگان مهاجرت، با کارشناسان ما تماس بگیرید.
×فرم ارزیابی رایگان
"*" قسمتهای مورد نیاز را نشان می دهد
پیشنهاد میکنیم مقاله صفر تا صد مهاجرت را مطالعه کنید.
افسردگی پس از مهاجرت چیست؟
مهاجرت و افسردگی ناشی از آن این روزها دغدغه بسیاری از افرادی است که به دنبال مقصد دیگری برای ادامه زندگی خود میگردند. به طور کلی به افسردگی، ناامیدی و خمودگی که پس از مهاجرت در بسیاری از مهاجران بروز پیدا میکند افسردگی مهاجرت گفته میشود.
دلایل زیادی در رخ دادن این افسردگی دخیل هستند که از میان آنها میتوان به پشیمانی از مهاجرت و دوری از خانواده، خصوصا در مهاجرت تحصیلی، اشاره کرد. البته دلایل دیگری نیز در این بین دخیل هستند که شاید کمتر به آنها توجه شده است. به عنوان مثال میتوان به تفاوت وضعیت آبوهوایی کشور مقصد و کشور مبدأ اشاره کرد. یعنی اگر فردی که در سرزمینهای خشک و آفتابی زندگی میکرده به یک کشور بارانی و ابری مهاجرت کند، احتمال بروز افسردگی در آن فرد با توجه به شرایط جوی افزایش خواهد یافت.
در شرایط افسردگی توانایی ادراکی و حل مسئله فرد کاهش خواهد یافت و عملکرد و توانایی ذهن به صورت مشخصی کمتر خواهد شد.
دلایل افسردگی بعد از مهاجرت
افسردگی بعد از مهاجرت عموماً به مجموعه دلایل مختلفی در افراد بروز پیدا میکند اما به طور خلاصه دلایل بروز این افسردگی را میتوان به صورت زیر بیان کرد:
- شوک فرهنگی
- دوری از خانواده
- تفاوت آبوهوایی
- دلتنگی برای وطن
- تغییر وضعیت مالی
- تغییر جایگاه اجتماعی
- دوری از دوستان و آشنایان
- افکار و احساسات استرسزا
- تفاوت مهاجرت با تصویر ذهنی افراد
- ناآشنایی با سازوکارها در کشور جدید
- ناتوانی در ایجاد ارتباط عمیق با افراد به دلیل مشکلات زبانی
چالشهای مهاجرت به طور کلی دلایل اصلی بروز افسردگی و یا گاهی اضطراب در مهاجران میشود. هر قدر که فرد بدون تحقیقات کافی و شناخت از فرهنگ کشور مقصد دست به مهاجرت بزند، احتمال بروز این افسردگی در وی افزایش خواهد یافت.
یکی دیگر از چالشها میزان نزدیکی فرهنگی و جغرافیایی کشور مقصد با کشور محل زندگی افراد است. اگر فاصله کشور مبدأ و مقصد با یکدیگر کم باشد، امکان بازگشت و دیدار خانواده برای افراد راحتتر است، غرابت فرهنگی و جغرافیایی معمولاً بیشتر است و جایگاه اجتماعی افراد در کشور مقصد به مقدار زیادی متفاوت نخواهد بود؛ اما فرض کنید که قرار باشد به کشوری با نژاد و ظاهر کاملاً متمایز از خودتان سفر کنید! در این شرایط برای همیشه باید متمایز بودن و شناخته شدن به عنوان یک مهاجر را بپذیرید. تغییرات آب و هوایی زیاد و عموما مهاجرت از مناطق گرمسیر به سردسیر، مانند مهاجرت به کانادا هم میتواند خود عامل افسردگی باشد.
در واقع شاید بتوان اصلیترین علت بروز این افسردگی را زندگی پیوسته در فضای ابهام دانست. در این شرایط برای بسیاری از افراد تصمیمگیری، تطبیقپذیری و ادامه مسیر دشوار است.
علائم افسردگی مهاجرت
این پرسش برای بسیاری از افراد پس از مهاجرت ایجاد میشود که آیا احساساتی که در حال تجربه آن هستند به افسردگی پس از مهاجرت مربوط است یا صرفاً در حال تجربه اضطرابی معمول و گذرا به دلیل تغییر شرایط خود هستند. معمولاً تجربه افسردگی با علائمی همراه است که میتواند این تجربه را از یک احساس گذرا متمایز کند. بعضی از وبسایتها آزمونهای آنلاینی را تحت عنوان تست افسردگی دارند که میتواند به افراد در تشخیص این موضوع کمک کند؛ اما بهترین راهحل این است که اگر احساس میکنید دچار این افسردگی شدید تحتنظر یک روانشناس حاذق باشید تا بتوانید اقدامات درمانی را آغاز کرده و در صورت لزوم شروع به مصرف دارو کنید.
علائم افسردگی پس از مهاجرت عموماً موارد زیر هستند:
- تحریکپذیری
- کاهش انرژی
- رفتار تکانشی
- مشکلات تمرکز
- تغییر وضعیت اشتها
- ناامیدی پیوسته و زیاد
- سراسیمگی و اضطراب
- احساس غم و دلتنگی پیوسته
- مشکلات خواب (بیخوابی یا پرخوابی)
- از دست دادن علاقه نسبت به انجام فعالیتهای مورد علاقه
مراحل افسردگی پس از مهاجرت
همه افراد از بدو ورود به کشور مقصد دچار افسردگی نمیشوند و در افرادی که از این مشکل رنج میبرند این موضوع شامل چندین مرحله مشخص است که در ادامه مشاهده میکنید:
- مرحله گردشگر
در این مرحله فرد مشغول اکتشاف کشور جدید است و چندان دچار اضطراب با بحران خاصی نمیشود. طول این مرحله از چند روز تا چند هفته متغیر است.
- مرحله بحران
در این مرحله احساس غم و تنهایی و دیگر علائم ابتدایی افسردگی بروز پیدا میکنند. برخی از افراد در این مرحله از تصمیم خود احساس پشیمانی میکنند. یکی از اصلیترین دلایل بروز این مرحله تفاوتهای فرهنگی و مشکلات زبانی است. برای بیشتر افراد سخت است که بتوانند به زبانی غیر از زبان مادری خود یک گفتوگوی عمیق شکل دهند. طول این مرحله از چندین ماه تا چندین سال متغیر است.
- مرحله مقابله
در این مرحله بخش زیادی از موارد اضطرابزایی که پیشتر در حال تجربه کردن آنها بودید حل شدند و فرد توانایی کنار آمدن با شرایط فعلی خود را دارد. توجه کنید که این موضوع طبیعی است که هنوز در این مرحله برخی از علائم افسردگی را داشته باشید.
- مرحله جذب
در این مرحله شما تبدیل به فردی دو فرهنگی شدید، اشتراکات فرهنگی با کشور جدید خود پیدا کردهاید و توانایی ایجاد ارتباط مؤثر در آن را دارید.
- شوک فرهنگی معکوس
این مرحله هنگامی رخ میدهد که به کشور خود بازمیگردید. شما احتمالاً در این حالت توقع دارید که همه چیز مانند گذشته در جریان باشد اما دیدن تغییراتی که در وطن اولیه شما رخ داده شما را شوکه میکند.
شوک فرهنگی معکوس و ناراحتی ناشی از آن را نباید با ناراحتیهای مربوط به افسردگی پس از مهاجرت یکی دانست اما لازم است توجه کنید که اگر نتوانید تحتنظر یک روانشناس خبره هر یک از این مسائل را با خود حل کنید ممکن است تبدیل به دلیلی برای تشدید افسردگی پس از مهاجرت شوند.
جهت مشاوره رایگان مهاجرت، با کارشناسان ما تماس بگیرید.
×فرم ارزیابی رایگان
"*" قسمتهای مورد نیاز را نشان می دهد
درمان افسردگی بعد از مهاجرت
راههای مقابله با افسردگی بعد از مهاجرت و درمان آن مواردی هستند که میتوانند حتی به پیشگیری از رخ دادن این مشکل بدل شوند.
در ادامه مهمترین و موثرترین راههای مقابله با افسردگی پس از مهاجرت با یکدیگر مرور میکنیم؛ البته لازم است که پیش از مرور این راهحلها توجه کنید که مؤثرترین روش، ارتباط مستمر با یک روانشناس آگاه است.
روانشناس میتواند شما را در طول این مسیر همراهی کند و در صورت نیاز با معرفی شما به یک روانپزشک، کمک کند تا دورههای پرفشار و پرتنش را در این مسیر دشوار به خوبی طی کنید و ناراحتی و اضطراب کمتری را در این راه متحمل شوید.
بیشتر بخوانید | مهاجرت افراد زیر 18 سال به کانادا
دلتنگی خود را رفع کنید!
در ارتباط بودن با عزیزان میتواند راهحل بسیار مناسبی برای رفع دلتنگی و دریافت حمایت عاطفی باشد. البته لازم است که توجه کنید این ارتباط نباید به ایجاد حس گناه و وابستگی منجر شود و صرفاً باید برای احساس نزدیکی بیشتر به آن روی آورید.
شبکه ارتباطی جدید بسازید!
این موضوع از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است که بتوانید دوستان جدیدی را پیدا کنید. یکی از بهترین انتخابها در این شرایط مهاجران دیگر با ملیتهای متفاوت است. این افراد دغدغههایی مشابه شما را دارند و میتوانند احساسات شما را به خوبی درک کنند. از سوی دیگر ممکن است ایجاد این شبکه ارتباطی به حل شدن برخی از چالشهای مهاجرتی شما نیز کمک کند.
اهداف خود را مرور کنید!
انگیزههای خود برای مهاجرت را مرور کنید و برای خود اهداف کوتاهمدت و بلندمدت تعیین کنید. این موضوع به تداوم پیدا کردن حس و حال پرانگیزه و فعالانه شما کمک زیادی میکند و نمیگذارد که به دام خمودگی و سکون افسردگی پس از مهاجرت بیفتید.
ورزش کنید!
انجام منظم ورزش باعث ترشح هورمونهای شادیبخش در بدن شما میشود و علاوه بر این موضوع به شما کمک میکند تا بتوانید با حفظ سلامت و تناسب اندام خود احساس رضایت و ارزشمندی بیشتر را نسبت به خود و شرایطتان تجربه کنید.
خواب خود را منظم کنید!
ایجاد یک برنامه منظم برای خواب میتواند به شما کمک کند که اختلالات خوابی را که در اثر افسردگی به وجود میآیند تحت کنترل بگیرید و نگذارید که این موارد به زندگی روزمره شما آسیبی وارد کنند.
کنجکاو باشید!
سعی کنید همچنان به ناشناختهها و زیباییهای کشور مقصد خود سرک بکشید. این موضوع هم باعث میشود حس خوبی که اوایل ورود به کشور مقصد داشتید، برای مدت زمان بیشتری طول بکشد و هم به شما کمک میکند تا بهتر بتوانید فرایند جذب را تجربه کنید.
اگر افسردگی پس از مهاجرت برای شما نیز اتفاق افتاده است، در بخش کامنت برای ما از تجربیات خود بنویسید؛ همچنین میتوانید برای دریافت مشاوره رایگان درباره انواع روشهای مهاجرت به کانادا با کارشناسان مهاجرتی ادیسه تماس بگیرید.
×فرم ارزیابی رایگان
"*" قسمتهای مورد نیاز را نشان می دهد